مدرس برند استاد برند سخنران مدیریت برند کارگاه مدیریت برند

دوره مدیریت برند کارگاه سازمانی مدیریت برند تدریس در سازمان مدیریت برند کلاس مدیریت برند

مدرس برند استاد برند سخنران مدیریت برند کارگاه مدیریت برند

دوره مدیریت برند کارگاه سازمانی مدیریت برند تدریس در سازمان مدیریت برند کلاس مدیریت برند

مدرس فرایند کسب و کار مدرس BMPS

دوره سیستم مدیریت فرایندهای کسب و کار (BPMS) چه دوره ای است؟

 

دوره سیستم مدیریت فرایندهای کسب و کار (BPMS) یک دوره ی کاملا تئوری درقالب بسته های آموزشی فیزیکی و محتوای آنلاین. یک میانبر واقعی برای صرفه جویی در وقت، انرژی و هزینه.

 

درباره دوره:

 

مدیریت فرآیند کسب وکار یک روش ساختار یافته و سیستماتیک برای تحلیل، توسعه، کنترل و مدیریت فرآیند با هدف توسعه کیفیت محصولات و خدمات می باشد. فرآیند مجموعه فعالیتهای متوالی و مرتبط به هم بوده که محصول خاصی را به وجود می آورد و برای ایجاد این محصول به درون داده های خاصی (ورودی) نیاز دارد که زمینه را برای درست عمل نمودن آن فراهم می سازند.فرآیند، یک سری منطقی از تراکنش های مرتبط با یکدیگر است که ورودی را به نتایج و خروجی ها تبدیل می کند. فرآیندهای موجود در هر سازمان برای دستیابی به ماموریت سازمان طراحی شده اند، تا با عملکرد بهتر نیازهای اساسی مشتریان را تأمین نمایند. برای پاسخگویی به نیازها و خواسته های مشتریان باید فرآیندهای موجود کارایی و اثر بخشی لازم را داشته باشند. یک فرآیند زمانی کارایی لازم را خواهد داشت که بصورت درست انجام گیرد و زمانی از اثر بخشی برخوردار خواهد بود که بصورت درست انتخاب و طراحی شده باشد. فرآیند، معرف یک یا دسته ای از فعل و انفعالات است که به منظور تبدیل داده ها به باز داده ها انجام می گیرد.

 

آموزش: مطالب این دوره در120 ساعت به صورت  بسته آموزشی ارائه می گردد.

 

آشنایی با اصول مدیریت کسب و کار

شناخت فرآیندهای کاری

شناخت مبانی BPMS

ثبت نام و افزودن گواهینامه ها 

سیستم مدیریت فرایندهای کسب و کار (BPMS) آشنایی با سیستم مدیریت فرایندهای کسب و کار (BPMS) دوره ی سیستم مدیریت فرایندهای کسب و کار (BPMS)

سرفصل دوره ها

فصل اول     

 

آشنایی با کسب و کار

مزایای کسب وکارهای کوچک در رشد اقتصاد کشورها    

مدیریت زنجیره تامین در اجرای کسب و کار الکترونیک    

تصمیم‌گیری در مورد کسب و کار‏    

بنگاه های کسب و کار    

کسب و کار خانگی    

کسب و کار روستایی    

کسب و کار اینترنتی    

کسب و کار خدماتی    

کسب و کارهای کوچک    

عوامل موفقیت در راه اندازی کسب و کار    

فصل دوم

 

 سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار    

تاریخچه BPMS    

مدیریت فرآیندهای تجاری (BPM)    

انواع فرآیندها    

درخواست‌های مالی    

بازاریابی سفارشات    

تدارکات تحویل    

از مسئله تا قطعنامه    

تاییدیه نرم‌افزار    

نرم‌افزار BPMS و توسعه فرآیندهای اداری    

یکپارچگی با اتوماسیون اداری    

فناوری BPM    

نتایج حاصل از اجرای مدیریت فرآیند    

چرخه حیات BPMS    

راهکار BPMS    

فصل سوم 

 

کاربرد BPMS در سازمان ها    

برخی از مشکلات سیستمهای سنتی    

سیستمهای مدیریت فرآیند کسب و کار BPMS    

فرآیند سنتی توسعه نرمافزارهای کاربردی    

فرآیند تولید نرم افزارهای کاربردی با استفاده از الگوی BPMS    

اهم دستاوردهای مجهز شدن به BPMS    

جایگاه BPMS در سازمان    

سناریوهای بکارگیری BPMS    

ابزارها و موتورهای BPMS    

گامهای پیاده سازی BPMS در سازمان    

گردش کار    

تفاوتهای WFMS با BPMS    

سیستمهای BPMS    

تفاوتهای ERP با BPMS    

مقدمات راه اندازی BPMS در سازمان    

آنالیز داده های مربوط به ارزیابی آمادگی سازمان    

راهنمای خرید یک BPMS مناسب    

وضعیت BPMS در جهان    

وضعیت BPMS در ایران    

فصل چهارم 

 

یکپارچگی سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار با سیستم مدیریت محتوا    

مدیریت فرآیندهای کسب و کار (BPM)    

سیستم مدیریت محتوا (CMS)    

ایجاد یکپارچگی    

داده ها کجا ذخیره می شوند - در BPM یا CMS    

واسط کاربری برای وظایف کجا است - در BPM یا CMS    

مدیریت فرآیندهای کسب و کار (RayBPMS)    

فرآیندهای عملیاتی    

بلوغ فرایندهای کسب و کار    

سیستم های فرآیندی    

رویکرد رایورز در توسعه سیستم های اطلاعاتی فرآیند مدار    

تفاوت اجزا و تشکیلات در مدیریت فرآیند کسب‌وکار (BPM)    

مستندسازی فرآیند تجاری    

بهره بردن از مدیریت فرآیند کسب‌وکار (BPM)    

فصل پنجم 

 

نمادها در زبان مدلسازی BPMN    

مقدمه ای بر BPMN    

مزایایBPMN  برای سازمان    

مدل سازی فرآیند    

استاندارد BPMN    

استفاده کلی از نمادهای BPMN    

ارتباط نمادهای BPMN    

خوشه بندی نمادهای BPMN    

هسته اصلی BPMN    

شناسایی و مدلسازی فرآیندهای سازمانی    

سطوح مدل سازی    

افراد درگیر در تیم مدلسازی فرآیند    

روش های مدلسازی    

روش شناخت فرآیند    

تفاوت میان فرآیند و وظیفه    

فرآیندگرایی    

طبقه بندی فرآیندهای کسب و کار    

BPMS ازنظر دامنه تعامل    

طبقه بندی فرایندهای کسب و کار میزان خودکاربودن    

نظارت بر فرآیندها    

ساختارمندی    

 

 

بهزاد حسین عباسی مدرس BPMS  

مدرس فرایند کسب و کار 

09121724677

09128724677

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۲۱
مدرس مدیریت استاد مدیریت

منتور استارتاپ ویکند

 

بهزاد حسین عباسی مدرس منتور مربی کوچ و داور استارتاپ ویکند

09121724677-09128724677-09197685104

www.behzadabbasi.ir

www.behzadabbasi.com

منتور استارتاپ ویکند 

منتور استارت آپ ویکند

استارتاپ ویکند چیست؟


استارت آپ ویکند یک همایش و رویداد آموزشی- تجربی در سراسر دنیا است و همانطور که از نامش پیداست معمولا در انتهای هفته برگزار می شود. در این برنامه شرکت کنندگان پر انگیزه ای شامل برنامه نویسان، مدیران تجاری، عاشقان استارت آپ، بازاریاب های حرفه ای و طراحان گرافیک گرد هم می آیند تا انتهای هفته طی 54 ساعت ایده یا پروژه هایی را مطرح و آماده نمایند.


ایده اولیه


گفته می شود ایده اصلی این گونه رویدادها برای اولین بار در سال 2007 توسط فردی به نام اندرو هاید طرح ریزی شد. در این گروه عده از افراد آخر هفته در مورد یک ایده کسب و کار هم فکری می کردند تا آن را اجرایی سازند. پس از انتشار موفقیت آن همایش آخر هفته دیگری چند ماه بعد از آن، در ونکوور کانادا برگزار شد. سرانجام در سال 2009 این گونه گردهمایی های آخر هفته ای به عنوان یک سازمان غیر انتفاعی ثبت شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۱۱
مدرس مدیریت استاد مدیریت

مدیریت چیست؟

مدرس مدیریت استاد مدیریت  تدریس مدیریت  آموزش مدیریت  

مدرس مدیریت   استاد مدیریت    تدریس مدیریت    آموزش مدیریت  

  استاد مدیریت


مقدمه

بعضی‌ها در محیط کار مدیر هستند و بعضی‌ها در خانه. بعضی‌ها میز مدیریتی دارند و بعضی‌ها جایگاه آن. بعضی‌ها مدیر هستند و بعضی‌ها مدبر. بعضی‌ها پیپ مدیریتی دارند و بعضی‌ها تیپ آن. بعضی‌ها مدیر هستند و منشی دارند و بعضی‌ها تنها مدیر هستند و در اصل تنها منشیاند. بعضی‌ها مدیر هستند و ماشین مدیران را دارند و بعضی‌ها در اصل تنها ماشین هستند و ماشین مدیران را میرانند. بعضی‌ها رنگ مدیریت دارند و بعضی‌ها طعم آن. بعضی‌ها خدادادی مدیر هستند و بعضی‌ها مادرزادی، یعنی تنها به واسطه پدرشان با بستگانشان. بعضی‌ها حکم مدیریتشان از جنس کاغذ و امضاء مافوق است و بعضی‌ها از جنس عمل و کارکرد و تجربهشان. بعضی‌ها در گزارش ماهانه تنظیم شده توسط خود، مدیر موفق هستند و بعضی‌ها در عملکرد تنظیم شده مافوق و زیردستان خود. بعضی‌ها تنها مدیر هستند و بس و بعضی‌ها مدیر هستند و یک دنیا ارزش. بعضی‌ها امضایشان چند روزی اعتبار دارد و بعضی‌ها عملکردشان یک عمر. بعضی‌ها یاد خود را با خود میبرند و بعضی‌ها خود میروند و اما نام و یادشان میماند. بعضی‌ها عشق مدیریت دارند و بعضی‌ها مدیر عاشق هستند. بعضی‌ها بر نام سازمان مدیریت میکنند و بعضی‌ها مدرک مدیریت دارند و بعضی‌ها درک مدیریت. 

راستی؛ انصافاً جایگاه من و شما و ما، در کجاست؟


مدیریت چیست؟!

شاید شنیده باشید یا خوانده باشید و یا باور داشته باشید که میگویند؛ مدیریت هم علم است و هم هنر. یعنی هم آگاهی و هم تجربه. هم اکتسابی و هم ذاتی. هم توانائی و هم عشق. 

مدیریت؛ حکومت بر سازمان نیست، بلکه نشستن بر قلبهای کارکنان سازمان است. سازمان؛ یک اداره و کارخانه نیست، بلکه مجموعه‌ای است که در آن سهیم هستیم و روزگار را سپری مینمائیم. مجموعه؛ یک سری افراد با ویژگیهای مختلف، با عنوان همکار نیست، بلکه همراهانی هستند که با آنها روز را شب و شب را روز میکنیم. 

برای مدیر شدن، نباید به دنبال کتابفروشی و کتاب و مدرس و دفتر تمرین بود. بلکه باید به دنبال واقعیت و واقعیت‌بینی و واقعیت‌پذیری و بیان واقعیت بود. برای مدیر شدن نباید به دنبال آرزو و آشنا و وابستگی به دوستان بود، بلکه باید به دنبال موقعیتها واکنشها، عملها و عکسالعملها بود. راستی؛ تغییر روز به شب و شب به روز، برای ما یک عادت شده است یا امیدی برای یک تحول. آیا به سخت مولا فکر کردهایم که میفرمایند: وای به حال آنکه امروزش مانند دیروزش باشد. پس وای به ما و حال ما که اگر در انتظار موقعیتها بمانیم و تنها منتظران شانس باشیم. 

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

تعریف مدیریت

تعاریف بسیار زیادی از مدیریت ارائه شده است، یکی از جامع ترین این تعاریف در ذیل آمده است مدیریت عبارت است از: 

«علم و هنر برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل و نهایتاً ایجاد هماهنگی برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده سازمان»


البته تمام مباحث فوق بر روی منابع سازمانی صورت می گیرد که مهم ترین و ارزنده ترین دارایی هر سازمان منابع انسانی ( کارکنان) هستند و سپس منابع دیگر نظیر دارایی های فیزیکی، مادی و حتی اطلاعات قرار می گیرند. 


تمام مطالب فوق صحیح است اما اگر بخواهیم خیلی ساده مدیریت را تعریف کنیم باید بگوئیم



مدیریت یعنی تصمیم گیری


وظایف نیروها عبارت است از تصمیم سازی (با ارائه پیشنهادات) و اجرای تصمیم پس از اتخاذ از سوی مدیریت، وظایف مدیران عبارت است از تصمیم گیری و نظارت بر اجرای تصمیمات. 

سرجیوزیمن معاون سابق بازاریابی کوکاکولا و نویسنده کتاب ارزشمند پایان عصر بازاریابی سنتی پنج سطح برای تصمیم گیری قائل است.



سطوح تصمیم گیری :


 سطح یک : تصمیم من ( مدیر ارشد) بدون کمک شما ( منظور کارکنان است ). 

 این سطح مربوط به امور سیاست گذاری است. 


سطح دو : تصمیم من با کمک شما. 

 مسئولیت تصمیم گیری با مدیر است اما از نظرات و پیشنهادات کارکنان مطلع

 می شود. 


سطح سه : تصمیم ما. 

 سرجیو زیمن می گوید من از این سطح متنفرم. چون مسئول تصمیم گیری مشخص 

 نیست. حتی در قوی ترین مردم سالاری ها یک نفر باید رهبری را بر عهده بگیرد. 


سطح چهار : تصمیم شما با کمک من. 

 سخت ترین تصمیم های مدیران است. چون باید قدرت خود را فراموش کنند و 

 اجازه دهند فرد دیگری تصمیم بگیرید. 


سطح پنج : تصمیم شما بدون کمک من. 

 یعنی اعتماد مدیر به توانایی ها. دانش و بصیرت نیرو به حدی می رسد که مسئولیت را به صورت کامل تفویض می کند. 

سرجیوزیمن می گوید: اساساً سطح پنج به مخاطب می گوید" گوش کن، دلیل اینکه شما اینجا هستید، دلیل اینکه من شما را استخدام کرده ام. دلیل اینکه به شما اجازه داده ایم که تحت لوای علائم تجاری این شرکت کار کنید، این است که شما را باور داریم. بروید و کارتان را انجام دهید". 

ایشان می گوید در تمام موارد فوق تصمیم گیرنده باید مشخص باشد تا در مقابل تصمیم خویش مسئولیت داشته باشد. مدیران ما هم باید بدانندکه یکی از نقش های ارزنده ایشان اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع و بر مبنای اخذ اطلاعات از زیردستان است. و همچنین تفویض اختیار برای تصمیم گیری کارکنان در جای خود شایسته و لازم است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۵ ، ۲۰:۳۵
مدرس مدیریت استاد مدیریت

مدرس 5s استاد 5s مدرس فایو اس استاد فایو اس پنج اس تدریس

مدرس 5s   استاد 5s   مدرس فایو اس   استاد فایو اس   پنج اس تدریس

مدرس 5s

5s چیست؟


واژه 5s بیانگر پنج کلمه است که در انجام کارها در سازمان ، کارخانه و یا حتی در زندگی شخصی در منزل قابل اعمال میباشد. منشا 5s همانند خیلی از اصطلاحات و فنون امروزه از ژاپن است. این پنج واژه را در زبان ژاپنی و انگلیسی در ذیل میبینید:


انگلیسی --------- ژاپنی


Seiri ---------- sort 


Seiton ---------- set in order 


Seiso ----------shine 


Seiketsu ---------- standardize 


Shitsuke ----------sustain 



ترجمه 5s در انگلیسی:


سوا کردن(sort)


سری کردن/دسته بندی کردن(or straighten set in order)


نظافت(shine or sweep)


استانداردسازی(standardize)


نگهداری/خود نظمی (sustain or self-discipline)




5s زمانی که jit (تولید به هنگام) در تویوتا به کار گرفته شد بوجود آمد.اساس 5s این است که محیط کار نباید انباشته باشد.محیط شلوغ و کثیف بسیار دست و پا گیر است و همه انسانها دوست دارند که در یک محیط تمیز و مرتب و با اطمینان کافی کار بکنند.


حال هر یک را شرح میدهیم:

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس 5s استاد 5s مدرس فایو اس استاد فایو اس پنج اس تدریس

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

سوا کردن:


عبارت است از شناسایی بهترین حالت فیزیکی محل کار ،مجموعه گامهایی که ما در محل کار مشخص میکنیم که چه چیزی باید نگه داشته شود و چه چیزی نباید نگه داشته شود.ما باید مشخص نماییم که در یک مکان چه ابزاری به کار میآید و آنها را از ابزارهایی که به کار نمیآید جدا کنیم. هر منطقه کاری فقط باید شامل اقلامی باشد که برای انجام کار در آن منطقه نیاز است، بقیه اقلام را باید خارج از منطقه ی کاری جور نمود.


مشکلات عدم سری کردن شامل موارد ذیل میشود:


-متصدی ها در پیدا کردن اقلامی که نیاز دارند ناتوان میشوند.زمان مصرف شده برای جستجو جز ضایعات است(در زبان ژاپنی یک muda است) و اگر بتوانیم اقلامی را که نیاز داریم در یک مکان مشخص نگاه داریم ،میتوانیم در زمان صرفه جویی کنیم.


-به هم ریختن زیاد محل کار و قفسه ها موجب میشود که حرکت در محیط کار و دیدن یکدیگر و ارتباط برقرار کردن دشوار گردد.


سوا کردن در جهت حذف مواد اضافه ، آزاد کردن سرمایه ،تغییر کمتر ،دوره زمانی کوتاهتر و ... میباشد.عنصر اصلی در سوا کردن یک نگاه منطقی به محیط کار است.


سری کردن:


هر چیزی در محل کار باید یک مکان داشته باشد و در واقع هر چیزی باید سر جای خودش باشد.فرایند سری کردن در خارج از محل در واقع توصیف مرحله ی قبل است.با برداشتن اقلام دور انداختنی یا بردن آنها به محل دیگر فضای بیشتری ایجاد میشود.این فضا قابل رویت است و کمک میکند که گزینه های طراحی دیگری در منطقه بوجود بیاید.در این مرحله باید اقلام را دسته بندی کنیم تا به راحتی بدانیم که هر چیزی در کجا قرار دارد.مثل آنچه که یک تعمیرکار روی میز کارش و یا در قفسه ای کنار میز کار خود دارد و به راحتی میداند که هر ابزاری را که نیاز دارد در کجا قرار دارد.


نظافت:


این اصل به آنجا برمیگردد که ما در محیط تمیز با روحیه تر و بهتر به تولید میپردازیم.این یک امر عملی است که ما هر آنچه را که میخواهیم فوری بتوانیم استفاده نماییم.ما نمیتوانیم با یک آچاری که به طور کامل روغنی است یک محصول را که دارای قطعات بادی یا هیدرولیک میباشد تنظیم نماییم.موضوع دیگر سلامتی و ایمنی است مانند رفتن تراشه به چشم از طریق باد.باید هر روز زمانی را برای تمیز کاری صرف نمود.تمیزی شامل تلاش برای نگهداری محل کار،بهبود ظاهر محل کار،و مهمتر از آن جلوگیری از کثیف شدن محل کار میباشد.


عناصر نظافت عبارتند از:


-ابتدا باید مشخص کنیم که چه کسی مسئول هر منطقه است.


-دوم باید زمانبندی انجام را مشخص نماییم که چه روزهایی و در چه ساعاتی باید این کار انجام شود.


-در نهایت باید مطمئن شد که وسایل تمیز همیشه در دسترس هستند و آماده برای استفاده میباشند.


استانداردسازی:


در جهت بهبود فعالیت یک خطر وجود دارد و آن این است که تمرکز مدیریت به مسائل دیگری باشد و نقاط حساس را فراموش کند.استانداردسازی مجموعه فنهای است که از روی دادن این مسائل جلوگیری میکند.در این مرحله یک جدول زمانی که تمام عنصرها را در بر میگیرد تهیه میشود.


قدم اول در این سیکل بررسی دوره ای مناطق کاری است، که مطمئنا همه کارکنان در تمام مناطق را در بر خواهد گرفت.این جدول مشخص میکند که کجا از استاندارد منحرف میشویم.در این مرحله میتوان از برچسب گذاری استفاده نمود.


قدم دوم این است که فعالیتهای ضروری سری کردن را به عهده بگیرد ، بطوریکه قدم اول را توسعه دهد.


در نهایت در مدت استانداردسازی افراد از مناطق دیگر دیدن میکنند و یک چشم حساس بالای کل مناطق کاری بوجود می آید.


به طور خلاصه همه باید از یک راه مشخص کارها را انجام دهند.هر کسی در محل کار در سازمان باید با 5s درگیر شود و سعی کند که کارها را به بهترین شکلی که مشخص شده و با یک روش و یک عمل و در همه جا به یک شکل انجام دهد.طرح های محل کار و تکنیکهای ذخیره سازی باید در هر جا استاندارد باشند.


خود نظمی:


مرحله نهایی نظم است.در انگلیسی آن را خود نظمی یا نگهداشتن معنی نموده اند.یک تفاوت اساسی ما بین استانداردسازی و خود نظمی وجود دارد.بدین شکل که اساس استانداردسازی یک برنامه بازدید بسیار دقیق است که تضمین کند کارها همانطور که باید و با همان شیوه حفظ شده اند.اما اساس خود نظمی چیزی فراتر از این است ، آن مثل وسیله مکانیکی نیست که به راحتی آن را کنترل کنیم و به کار ادامه دهیم، بلکه مجموعه ای از شیوه هایی است که ما به کار میبریم تا بر قلبها و ذهنها غلبه کنیم در جهت تربیت کارکنانی که به خوبی از سازمان نگهداری کنند.در این مفهوم خود نظمی شاید یک اصطلاح ناخوشایند باشد زیرا کارکنان مجبور میشوند بعضی اوقات کارهایی را به اجبار انجام دهند که اگر انجام ندهند با جریمه های نتیجه بخش روبرو خواهند شد.


5s منجر به تغییر فرهنگ میشود و در تمام سطوح سازمان و در وجود هر کسی که با آن سر و کار دارد ریشه دارد.


در نهایت باید به نکات کلیدی این مبحث توجه کنیم:


ارتباط:مردم باید بدانند که برای چه تلاش میکنند و چرا؟


آموزش:آنها باید مفاهیم و فنون واحد را را بفهمند.


پاداشها و تشخیص:مردم نیاز دارند که احساس کنند تلاشهای آنها شناخته شده هستند.


زمان:اگر ما میخواهیم 4 یا 5 دقیقه زمان صرف برداشتن تراشه از کف زمین و دور دستگاه کنیم باید مطمئن شویم که در این زمان اجازه یک همچین کاری را داریم.


ساختار:لازم است که مشخص کنیم آنچه که انجام میشود توسط چه کسی باید انجام شود و تضمین کنیم که جدول زمانی به روز و واضح باشد.




5s در نهایت منجر به بهبود فرایندهای ذیل میشود:


کاهش زمان نصب


کاهش زمان چرخه


کاهش حوادث


کاهش ضایعات


افزایش امنیت


افزایش فضای اداری در محیط کار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۵ ، ۲۱:۰۸
مدرس مدیریت استاد مدیریت

سرفصل های دوره مدیریت فروش   مدرس فروش و فروشندگی 

آموزش فروش

سرفصل های مدیریت فروش

مدت دوره: 8ساعت


سرفصل های مدیریت فروش


-          فروش یخچال به ساکنان بومی آلاسکا


-          ارزش عمر مشتری


-          فنون موفقیت در کسب و کار


-          جایگاه آدم ها در ذهن دیگران


-          مذاکره فروش


-          فروش چیست؟


-          وظایف مدیر فروش


-          جذب و آموزش فروشندگان


-          هدف فروش چگونه تعیین می شود؟


-          نحوه محاسبه  پورسانت فروشندگان:


-          تئوری پنجره های شکسته


-          نظارت


-          استراتژی بازاریابی


-          استـرا تژی فـروش


-          جا یگا ه فروش در استراتژی شرکت


-          رمز موفقیت یک برنامه فروش


-          شاخه های اصلی فروش


-          انواع مدیران فروش


-          مشتری یابی


-          انواع مشتری


-          رضایت مشتری یعنی چه؟ 


-          وفاداری مشتری یعنی چه ؟


-          نارضایتی مشتری یعنی چه ؟


-          مدیریت مشتریان خاموش



-          هدف های فروش


-          هدف استراتژیک سهم بازار


-          گردش مالی فروشگاه ها


-          هدفهای کیفی فروش


-          زمانبندی هدفهای فروش


-          طراحی استراتژی فروش


-          تجزیه و تحلیل SWOT   در فروش


-          ساختار سیستم فروش :


-          نحوه تقسیم ساعت کاری فروشندگان


-          پیش بینی فروش


-          تجزیه و تحلیل های فروش


-          استراتژیهای برنده


-          استراتژیهای شرکتی که رهبری بازار را بعهده دارد


-          پیدا کردن مصرف کنندگان جدید


-          مدل استاینر


-          نظریه آیداس AIDAS


-          بازاریابی خدمات

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۵ ، ۲۲:۳۸
مدرس مدیریت استاد مدیریت
دوره CRM مدیریت ارتباط با مشتری شرکتهای گلرنگ
مشاوره مدیریت ارتباط با مشتری  مشاوره CRM  مشاوره CRM

تجارت همواره در حال تحول است و در پی آن، روش‌های فروش نیز تغییر می‌کنند. دیگر جایگاه یابی و نوع کالا، مزیتی در بازار ایجاد نمی‌کند، چون همه چیز را می‌توان تقلید کرد. به علاوه مشتریان آگاه ترند و توانایی انتخاب بیشتری نسبت به قبل دارند. بنابراین، چگونه می‌توانید برای کسب و کار خود تمایز ایجاد کنید؟ چگونه می‌خواهید بیشتر از رقبایتان بفروشید؟


پیش از این، فروشندگان در ابتدا مطالبی درباره مشخصات، مزایا و قیمت محصول می‌آموختند و مهارت‌هایی در مورد معرفی کالا و خدمات و شیوه برخورد با اعتراض مشتریان کسب می‌کردند و سپس به بازاریابی محصول یا خدمت اقدام می‌کردند. اما امروزه روش فروش جدید و موثری جایگزین آن شده است.

نقش جدید فروشنده، کمک به مشتریان برای بهبود و توسعه کسب‌وکار آسان است که به‌عنوان ارزش افزوده‌‌ای برای آن کالا یا خدمت از آن یاد می‌شود. اکنون، فروش فقط به معنای تشخیص نیاز و چگونگی برآوردن آن نیست، بلکه به معنای مقصد و چگونگی کمک برای رسیدن به آن است. فروشنده جدید، یک متخصص، مشکل گشا است و نیز مدیر ارتباطات است. فروشنده، پیش از آنکه فقط یک فروشنده باشد، باید یک مرجع ارزشمند برای مشتریان باشد. در واقع، اگر تمام تلاش شما، فقط برای فروش کالا و خدمات باشد، تبدیل به یک موجود ترسناک خواهید شد. فروش در بازار پر شتاب و پر تلاطم امروز، نیاز به یک اعتقاد و بینش جدید دارد و باید با مشتری در دادو ستد بود، نه فروش صرف. بنابراین، برای محک زدن خود؛ از خویش بپرسید، در صورتی که چیزی برای فروش نداشته‌اید، آیا باز هم مشتری شما را به‌عنوان مشاور می‌پذیرد؟ دوره‌های آموزشی سنتی فروشندگی بر این نکته تاکید دارند که فروش باید مرحله به مرحله صورت گیرد. ولی این نکته را در نظر داشته باشید که مردم طبق الگوی خرید خود اقدام به خرید می‌کنند نه براساس الگوی فروش شما. برای اینکه فروش موثرتری داشته باشیم، فهم مراحلی که مشتری برای خرید طی می‌کند، حائز اهمیت است. اصل، بر شفافیت در فروش است. یک فروشنده موفق، باید درک روشنی از روان شناسی فروش داشته باشد.




برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی



با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۲۰:۳۶
مدرس مدیریت استاد مدیریت
دوره CRM مدیریت ارتباط با مشتری شرکتهای گلرنگ
مشاوره مدیریت ارتباط با مشتری  مشاوره CRM  مشاوره CRM

تجارت همواره در حال تحول است و در پی آن، روش‌های فروش نیز تغییر می‌کنند. دیگر جایگاه یابی و نوع کالا، مزیتی در بازار ایجاد نمی‌کند، چون همه چیز را می‌توان تقلید کرد. به علاوه مشتریان آگاه ترند و توانایی انتخاب بیشتری نسبت به قبل دارند. بنابراین، چگونه می‌توانید برای کسب و کار خود تمایز ایجاد کنید؟ چگونه می‌خواهید بیشتر از رقبایتان بفروشید؟


پیش از این، فروشندگان در ابتدا مطالبی درباره مشخصات، مزایا و قیمت محصول می‌آموختند و مهارت‌هایی در مورد معرفی کالا و خدمات و شیوه برخورد با اعتراض مشتریان کسب می‌کردند و سپس به بازاریابی محصول یا خدمت اقدام می‌کردند. اما امروزه روش فروش جدید و موثری جایگزین آن شده است.

نقش جدید فروشنده، کمک به مشتریان برای بهبود و توسعه کسب‌وکار آسان است که به‌عنوان ارزش افزوده‌‌ای برای آن کالا یا خدمت از آن یاد می‌شود. اکنون، فروش فقط به معنای تشخیص نیاز و چگونگی برآوردن آن نیست، بلکه به معنای مقصد و چگونگی کمک برای رسیدن به آن است. فروشنده جدید، یک متخصص، مشکل گشا است و نیز مدیر ارتباطات است. فروشنده، پیش از آنکه فقط یک فروشنده باشد، باید یک مرجع ارزشمند برای مشتریان باشد. در واقع، اگر تمام تلاش شما، فقط برای فروش کالا و خدمات باشد، تبدیل به یک موجود ترسناک خواهید شد. فروش در بازار پر شتاب و پر تلاطم امروز، نیاز به یک اعتقاد و بینش جدید دارد و باید با مشتری در دادو ستد بود، نه فروش صرف. بنابراین، برای محک زدن خود؛ از خویش بپرسید، در صورتی که چیزی برای فروش نداشته‌اید، آیا باز هم مشتری شما را به‌عنوان مشاور می‌پذیرد؟ دوره‌های آموزشی سنتی فروشندگی بر این نکته تاکید دارند که فروش باید مرحله به مرحله صورت گیرد. ولی این نکته را در نظر داشته باشید که مردم طبق الگوی خرید خود اقدام به خرید می‌کنند نه براساس الگوی فروش شما. برای اینکه فروش موثرتری داشته باشیم، فهم مراحلی که مشتری برای خرید طی می‌کند، حائز اهمیت است. اصل، بر شفافیت در فروش است. یک فروشنده موفق، باید درک روشنی از روان شناسی فروش داشته باشد.




برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی



با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۲۰:۳۶
مدرس مدیریت استاد مدیریت


اجلاس کشوری اصول و فنون مذاکره  مدرس مذاکره

اجلاس کشوری اصول و فنون مذاکره 

مدرس رفتار سازمانی

در فرایند مذاکره, هر یک از طرفین خواهان چیزی هستند که دیگری دارای آن است, در این راه, هر یک سعی می کند از طریق چانه زنی, توافق نهایی را به دست آورد

در فرایند مذاکره، هر یک از طرفین خواهان چیزی هستند که دیگری دارای آن است، در این راه، هر یک سعی می‌کند از طریق چانه‌زنی، توافق نهایی را به دست آورد. در این مقاله، اطلاعاتی در خصوص ابداع استراتژی، کسب امتیاز از طریق مقابل، هدایت مذاکراتی که با شکست مواجه می‌شوند، استفاده از شخص ثالث برای حل اختلافات و رفع بن‌بست‌های مذاکراتی، به دست خواهید آورد.




● مفهوم مذاکره


مذاکره، هنر رسیدن به تفاهم متقابل، از طریق چانه‌زدن و بحث و استدلال بر سر نکات اساسی است. به بیانی دیگر، مذاکره مجموع کنش‌ها و واکنش‌های طرفین معامله بر سر موضوع‌های مورد علاقه (شاید بهتر باشد آن را فرایند بنامیم به مراتب) فراتر از ارائه حضوری یک پیشنهاد و پذیرش یا رد آن است و مذاکره، فرایندی است که در آن، افراد از موضوع‌های واگرا به موضوع‌هایی برای توافق، حرکت می‌کنند. هدف از مذاکره، دستیابی به توافق و رسیدن به این پرسش‌هاست: چگونه می‌توان در مذاکره به توافق رسید؟ چرا در سازمان‌های واردات گفته می‌شود که فلانی برای مذاکره برود و فلانی نرود؟ طرف‌های مذاکره برای درک نیازهای یکدیگر و وجوه اختلاف، تلاش می‌کنند تا حوزه‌های تضادی را از بین ببرند که از دستیابی به بهترین نتایج بین آنها جلوگیری می‌کنند. تشخیص علایق از طریق مذاکره، مستلزم مهارت ارتباطی سطح بالا و درک کامل اهمیت موضوع است. بهترین روش دستیابی به درک مناسب، مبتنی بر شناخت و تجزیه و تحلیل علایق راهبردی طرف‌های مذاکره است. محور بحث و مذاکره در بازاریابی، قیمت، شرایط تحویل، مشخصات کالا، بسته‌بندی، گارانتی و... است.


ارتباط بین افراد، طیف وسیعی از حرکات ساده دست و صورت تا ابزار احساسات عمیق انسانی را در بر می‌گیرد. تسلط بر فن مذاکره، یکی از مهم‌ترین راه‌های ارتباطی تلقی می‌شود. برای بازاریاب، به عنوان کسی که بیشتر از دیگران و بیشتر از دیگر مشاغل، با عامل انسانی سروکار دارد، درک زندگی اجتماعی و شیوه‌های ارتباط سالم و نیز تعامل از اهمیتی ویژه برخوردار است.


در بسیاری از سازمان‌ها، تیم بازاریابی (از مدیریت بازاریابی گرفته تا بازاریاب‌ها) نمایندگان مؤسسه به شمار می‌آیند که وظیفه تعامل و تداوم ارتباط را برعهده دارند. آنها مأموران برون‌سازمانی مؤسسات شناخته می‌شوند و به همین علت، پرداختن به فنون مذاکره مطلوب و فراگیری آن برای آنان ضروری به نظر می‌رسد.


در این کتاب ?اصول بازاریابی? کاتلر و آرمسترانگ، آمده است: ?اصول فروشندگی، بر پایه ضرورت انجام داد‌و‌ستد استوار است.? هدف از اجرای این اصول، ‌کمک به بازاریاب‌ها برای انجام معامله‌ای خاص با مشتری است. در این فرایند، فروشنده باید مشتری را هدایت کند.


بر اساس قانون ۸۰-۲۰، هشتاد درصد از فروش شرکت مربوط به ۲۰ درصد از مشتریانی است که بیشترین سهم خرید را به خود اختصاص می‌دهند. این عده، مشتریانی هستند که از اهمیتی ویژه برخوردارند و می‌بایستی برای آنها برنامه ویژه ارتباطی تدارک دید و نیازها و کمبودهای آنان را به صورت ویژه مورد بررسی قرار داد.


باید توجه داشت که در بازاریابی، هرچه کالاهای مورد معامله، تخصصی‌تر و خرید‌ها صنعتی‌تر شوند، تعداد خریداران اندک، اما خرید‌ها بزرگ‌تر خواهند بود. در چنین معاملاتی، خرید و سطوح تصمیم‌گیری معامله، پیچیده‌تر و تشریفات اداری، دست‌و‌پاگیرتر است. از طرفی وابستگی بین خریدار و فروشنده، از نظر حجم معاملات بیشتر بوده و روابط، بلندمدت‌تر خواهد بود. این‌گونه خریدارها در بیشتر موارد، مستقیم و بدون واسطه صورت گرفته و در برخی موارد نیز معامله متقابل است.




● ارکان مذاکرات بازاریابی


الف) اهداف: هدف مذاکرات بازاریابی برای هر یک از طرفین، نفعی است که از انجام دادوستد حاصل می‌شود. بدیهی است که منافع مورد انتظار، باید مشخص و قابل ارزیابی باشند.


ب - روش‌ها: مذاکرات بازاریابی نیز مانند دیگر مذاکرات، می‌توانند با روش‌های سخت و خشن، ملایم و یا منطقی صورت گیرند.


پ) افراد: نقش شخص یا اشخاص مذاکره‌کننده از آن جهت اهمیت دارد که دانش و بینش آنها، سن، ‌جنس، عواطف و بالاخره مقام و موقعیت شغلی یا اجتماعی آنها، آثار متفاوتی بر ثمربخشی و موفقیت یا بی‌ثمری و شکست مذاکرات بر جای می‌گذارد.


ت) اطلاعات: هر مذاکره، بر پایه اطلاعات استوار است. در مذاکرات بازاریابی بین دو قطب یا دو گروه مخالف و یا دارای منافع متضاد، هر یک از طرفین در بدو امر باید اطلاعاتی اساسی و حتی بسیار دقیق، درباره طرف مقابل جمع‌آوری کرده باشند. در غیر این صورت، امکان دارد که توافق‌های صورت گرفته به مرحله عمل نرسند و یا بین طرفین بر سر چگونگی توافق‌ها اختلافاتی بروز کند.


● برنامه‌ریزی مذاکرات بازاریابی


برای انجام مذاکره‌ای موفق در زمینه‌های بازاریابی و فروش، پس از تعیین اهداف، باید حیطه و حدود مطالب مورد بحث یا دستور جلسه، مشخص شود.


از چک‌لیست زیر می‌توان در برنامه‌ریزی مذاکرات بازاریابی استفاده کرد:


الف) افتتاح جلسات


▪ چگونه جلسه را افتتاح کنیم؟‌


▪ میزان علاقه افراد حاضر در جلسه چه اندازه است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۳۶
مدرس مدیریت استاد مدیریت

اجلاس کشوری مشتری مداری اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری 

اجلاس کشوری مشتری مداری     اجلاس نوین و مدیریت بازار     اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری  بهزاد حسین عباسی 

اجلاس کشوری مشتری مداری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۰۴
مدرس مدیریت استاد مدیریت

مدرس اصول و فنون مذاکره مدرس مذاکره تدریس مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره    مدرس مذاکره    تدریس مذاکره

اصول مذاکره: چند توصیه برای مذاکره موفق

مدرس اصول و فنون مذاکره

  ۵۱دیدگاه اصول و فنون مذاکره    

قوانین مذاکره - قسمت اول - متمم - محل توسعه مهارتهای من

در سمینار پیامها در مذاکره، با هدف یکسان‌سازی سطح اطلاعات اولیه شرکت‌کنندگان، مجموعه‌ای از قوانین اولیه مذاکره، در قالب جزوه‌ای مکتوب،‌ به شرکت‌کنندگان ارائه شد که در اینجا برای کاربران متمم ارائه می‌شود. بخش‌های مختلفی از این نوشته، تا کنون در قالب «قوانین مذاکره» در مجله موفقیت منتشر شده است.

قبل از هر چیز به خاطر داشته باشیم که هیچ قانون مطلقی در مذاکره وجود ندارد. به عبارتی باید به یاد داشته باشیم که تمام قوانین مذاکره قوانین «مرتبه دو» هستند. به معنای اینکه مطلق نیستند اما در مجموع رعایت آنها منافع بسیار بیشتری را در مقایسه با ضررها و هزینه‌های احتمالی ایجاد می‌کند. در ادامه تعدادی از این قوانین را به همراه یکدیگر مرور می‌کنیم.


bullet-1-dark-greenمواجهه با دروغ در مذاکره از جمله قوانین توصیه شده در مذاکره این است که اگر کسی در مذاکره به شما دروغ گفت و شما متوجه شدید که او دروغ می‌گوید، نباید این مسئله را مطرح کنید. به عبارتی، ما اصلا حق نداریم طرف مقابلمان را ضایع کنیم. چرا که در مذاکره، طرف مقابل یا همکار من است یا دوست یا یکی از اعضای خانواده من. باید به یاد داشته باشیم که به‌ هر حال، می‌خواهم رابطه‌ام را با این فرد ادامه بدهم و اگر بخواهم دروغش را به رویش بیاورم، برای خودم نامطلوب خواهد بود چرا که حرمت‌ها از بین می‌رود و دیگر به‌سختی می‌توان رابطه را ادامه داد.


به همین دلیل در مذاکره مفهومی داریم به نام «پل طلایی». این مفهوم که یک قانون خیلی قدیمی ‌چینی است، می‌گوید اگر دشمن به شما حمله کرد و از پلی بر روی رودخانه‌ای گذشت، پل پشت سرش را خراب نکنید؛ چون وقتی دشمن بداند دیگر راه برگشتی ندارد، انرژی و تلاشش برای شکست دادن شما مضاعف خواهد شد. در عوض بروید و پل پشت سرش را از طلا بسازید تا اگر خواست عقب‌نشینی کند، احساس کند که روی این پل طلایی، حتی عقب‌نشینی هم افتخار است. پس ما، نه تنها نباید طرف مذاکره‌مان را ضایع کنیم، بلکه حتی موظف هستیم کمک کنیم که او خطایش را به شیوه آبرومندانه‌ای بپوشاند و عقب‌نشینی کند. در این صورت، رابطه قابل‌ ترمیم خواهد بود. مطرح کردن دروغ و خیانت دیگران، تنها در حالتی معنا پیدا می‌کند که تصمیم گرفته باشیم دیگر تحت هیچ شرایطی به دوستی و همکاری با آنان ادامه ندهیم.


نه تنها مثالهای متعدد سیاسی و تجاری، بلکه حتی مثالهای خانوادگی هم در این زمینه وجود دارد. وقتی مادری از فرزندش می‌پرسد که تو سیگار می‌کشی؟ فرزند هم می‌گوید نه؛ اصلا! مادر ممکن است یک لحظه اشتباه کند و بخواهد ثابت کند که من گیج نیستم! من زرنگم و واقعیت را می‌فهمم. با بیان واقعیت، اولین اتفاقی که می‌افتد این است که قبح این ماجرا در خانواده می‌ریزد. ولی زمانی که قبح این قضیه ریخته نشده است حداقلش این است که در ساعتی که فرزندشان در خانه است، به خاطر پنهان کردن از آنها سیگار نمی‌کشد. حتی اگر در خانه دیدند که ته سیگار افتاده، می‌توانند پل طلایی بسازند: «آن مهمانی که سیگاری بود چرا ته سیگارش را اینجا انداخته» که فرزند احساس کند هنوز حرمتی وجود دارد و باید مواظب باشد. سخت است که من چیزی را بفهمم و نگویم؛ ولی من می‌خواهم بچه‌ام تربیت شود نه اینکه شعور خودم را ثابت کنم! این خیلی خطرناک است که ما با  اطرافیانمان به شکلی برخورد کنیم که چیزی برای از دست دادن باقی نماند.


اگر شما به من دروغ بگویید و من این دروغ را به روی شما بیاورم، شما مسلما به من نمی‌گویید: «من نمی‌دانستم تو متوجه می‌شوی من دروغ می‌گویم! پس از این به بعد من دیگر به تو دروغ نمی‌گویم!» بلکه با خودتان می‌گویید باید به این آدم دروغ‌های پیچیده‌تری گفت! پس شما با این کار آن فرد را تبدیل به یک آدم راستگو نمی‌کنید، بلکه او را به یک دروغ‌گوی حرفه‌ای‌تر تبدیل می‌کنید. بنابراین منی که کیف بچه‌ام را می‌گردم، درواقع امنیت ایجاد نمی‌کنم، بلکه باعث می‌شوم فرزندم سوراخ‌های بهتر و امن‌تری برای قایم‌کردن پیدا کند!


bullet-2-dark-greenقانون مهم دیگر مذاکره، به تاخیر انداختن انتقام است حتی اگر نمی‌توانیم خودمان را کنترل کنیم و حتما می‌خواهیم انتقام بگیریم، حداقل دیرتر این کار را بکنیم. هر چقدر بگذاریم زمان بگذرد ممکن است اطلاعاتمان کامل شود و ببینیم اشتباه کرده بودیم. شاید هم کلاً منصرف شویم. در فیلم «kill Bill» یک شعار زیبا هست که می‌گوید انتقام غذایی است که باید خنک سرو شود. این بر عکس تفکر بسیاری از امثال ماست که فکر می‌کنیم انتقام باید داغ سرو شود و تا داغ هستیم باید حرفمان را بزنیم.


bullet-3-dark-greenدر مذاکره همواره باید به مسیر پیش رو نگاه کرد از دیگر قوانین مذاکره این است که همیشه به چیزی که جلویمان است نگاه کنیم نه به چیزی که پشت سرمان است و اصلا مهم نیست چقدر راه تا حالا آمده‌ایم. بگذارید یک مثال تجاری در این مورد بزنم. فرض کنید یک کارگاه دست دوم خریده‌ایم که کار جدیدی را در آن شروع کنیم. پیش خودمان می‌گوییم اگر یک دستی به سر و روی این کارگاه بکشیم، می‌توانیم حسابی از آن درآمد کسب کنیم. به عنوان مثال رنگش می‌کنیم. این کار فقط ۵ میلیون تومان هزینه دارد. بعد شروع می‌کنیم به کار کردن و می‌بینیم دستگاه‌ها خوب کار نمی‌کنند و بیست میلیون تومان دیگر خرج می‌کنیم که دستگاه‌های خوب بخریم. بعد می‌بینیم سیستم برق مشکل دارد و چند میلیون هم برای برق‌کشی مجبوریم هزینه کنیم. روزی میرسد که می‌بینیم اگر کارگاه نو می‌خریدیم، کافی بود هشتاد میلیون تومان هزینه کنیم و امروز ۱۳۰ میلیون تومان هزینه کرده‌ایم و هنوز هم می‌بینیم جای خرج دارد! اینچنین ما در یک حلقه باطل می‌افتیم و این حلقه ادامه پیدا می‌کند و چون تا حالا اینقدر خرج کردیم، دلمان نمی‌آید از این حلقه باطل خارج شویم.

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

ما حتی خیلی وقت‌ها تصمیم‌های غلط شخصی‌مان را ادامه می‌دهیم فقط به خاطر اینکه قبلا خیلی برایش وقت گذاشته‌ایم!


مثلاً من در کنکور در رشته‌ای قبول می‌شوم که علاقه‌ای به آن ندارم و کاربردی هم نیست. ولی چون زحمت کشیدم برای قبول شدن در کنکور و وقت گذاشتم، دلم نمی‌آید که وارد دانشگاه نشوم. بعد می‌روم و چهارسال در دانشگاه این رشته را می‌خوانم. بعد که لیسانس گرفتم می‌بینم که کار پیدا نمی‌شود و برای اینکه این چهار سال نسوزد، می‌روم و مدرک ارشد همان رشته را اخذ می‌کنم. در واقع به عقب نگاه می‌کنم و برای جلو تصمیم می‌گیرم. بعد فوق‌لیسانس را هم که می‌گیرم، می‌بینم باز کاربردی ندارد و می‌گویم حداقل دکترا بگیرم و این رشته را درس بدهم! مثل همان داستان شخصی که فن اژدهاگیری را می‌آموزد درصورتی که می‌داند اژدهایی در کار نیست که بکشد اما فن را یاد می‌گیرد که نهایتا یاد بدهد!


ما خیلی وقت‌ها تصمیم‌های رو به جلویمان را با نگاه رو به عقب می‌گیریم. مثلا حاضر نیستیم از کاری که دوستش نداریم بیرون بیایم چون مثلا ده سال آنجا کار کردیم و آن وقت سی سال در آن شرایط بد کار می‌کنیم، چون حاضر نیستیم گذشته را رها کنیم. این اتفاق خیلی در مذاکره می‌افتد. در حالی که منطق می‌گوید هر چقدر که تا به حال باختی، باختی! به امروز نگاه کن که چه اتفاقی دارد می‌افتد.


bullet-4-dark-greenهیچوقت یک گزینه را به تنهایی پیش روی طرف مقابل قرار ندهید


 «هیچکس دوست ندارد یک گزینه را از میان یک گزینه ارائه شده انتخاب نماید!». چه هنگامی که به عنوان کارمند،‌ روبروی مدیر خود می‌ایستیم و چه زمانی که به عنوان مدیر با کارمندان خود صحبت می‌کنیم یا زمانی که پدر و مادر با فرزندان خود صحبت می کنند، همیشه تعدد گزینه‌ها می تواند مفید و اثربخش باشد و احساس خوبی را برای طرف مقابل ایجاد کند.


فرض کنیم، پدر و مادر می‌خواهند به خاطر موفقیت فرزند خود، به او جایزه‌ای بدهند. از طرفی ترجیح می‌دهند انتخاب جایزه را به صورت مطلق به او واگذار نکنند. چون نگران هستند که فرزندشان جایزه‌ای بخواهد که به هر دلیل با بودجه یا سلیقه‌ی آنها مطابقت نداشته باشد. حداقل کاری که می‌توانند انجام دهند این است که سه یا چهار مورد جایزه را برای فرزند خود مطرح کرده و از او بخواهند چیزی را که بیشتر به سلیقه‌اش نزدیک است انتخاب کند.


این نکته مهم را در صنایع بزرگ جهان هم می‌توان مشاهده کرد. حتی برترین خودروسازان دنیا هم، مدل‌های خودروی مشابهی را با تغییرات بسیار جزیی عرضه می‌کنند تا خریدار، احساس نکند که تنوع گزینه‌ها برای او وجود ندارد.


 


bullet-5-dark-greenتا حد امکان یک گفتگو و مذاکره را با حالت قهر ترک نکنید ترک گفتگو به حالت قهر،‌ تنها زمانی توجیه دارد که مطمئن باشید دیگر هرگز هرگز هرگز نمی‌خواهید با طرف مقابل رابطه داشته باشید. اما اگر فکر می‌کنید که قهر کردن می‌تواند باعث گرفتن امتیازهای بیشتری شود و بعداً در شرایط بهتری به گفتگو و مذاکره ادامه می‌دهید، این منطق چندان صحیح نیست. قطع مذاکره و گفتگو، می‌تواند در هر یک از طرفین موجب برانگیخته شدن احساسات منفی زیادی بشود و رابطه‌ی مجدد را سخت و دشوار کند. یک لحظه با خود فکر کنید. فرض کنید طی یک تماس تلفنی با یکی از دوستان یا بستگان یا همکاران خود دچار مشاجره لفظی می‌شوید. اگر الان گوشی تلفن را قطع کنید، گفتگو قطع نمی‌شود. هر یک از طرفین در ذهن خود گفتگو را تند‌تر و خشن‌تر از قبل ادامه می‌دهد. اگر هم هر یک از طرفین برای اطرافیان خود داستان گفتگو را – طبیعتاً- به روایت خود تعریف کند، اطرافیان به احتمال زیاد با او همراهی خواهند کرد. حالا دو طرف گفتگو عصبی‌تر از قبل هستند و بر گفته‌های خود بیشتر از قبل اصرار دارند و این فاصله‌ی بزرگ ایجاد شده را سخت‌تر می‌توان پر کرد.


به همین دلیل توصیه می‌شود اگر گفتگوی شما با کسی به تنش کشید،‌ هرگز محل گفتگو را ترک نکنید یا اگر گفتگو تلفنی است هرگز تماس را قطع نکنید. فقط تلاش کنید درباره‌ی موضوعات عمومی‌تری که تنش و اختلاف‌نظر در آنها کمتر است صحبت کنید تا کمی از التهاب فضا کاسته شود.


 


bullet-6-dark-greenتا زمانی که گفتگوی شما با طرف مقابل به نتیجه قطعی نرسیده به دیگران درباره مذاکره گزارش قطعی ندهید فرض کنید که شما درگیر جستجو و تلاش برای اجاره کردن محل جدیدی برای منزل مسکونی خود هستید.


در میان گزینه‌های مختلفی که پیدا می‌کنید، یک خانه با قیمت مناسب پیدا می‌شود که در یکی از نقاط خوب شهر است. بالکن زیبایی دارد. نمای روبروی آن پارک است و شما کاملاً مصمم می‌شوید که آن خانه را اجاره کنید.


گفتگوهای اولیه با مالک هم خوب پیش رفته است و حالا قرار است هفته‌ی آینده نتیجه را قطعی کنید. در این مواقع، بسیاری از ما به شدت هیجان‌زده می‌شوید و برای تمام دوست و آشنا توضیح می‌دهیم که: «بله! ما یک خانه‌ی جدید گرفته‌ایم. رو به پارک. در فلان محله. خیلی خوب است. هفته‌ی دیگر جا به جا می‌شویم». بعضی از ما، که کمی شوخ طبعی هم داریم، ممکن است در دید و بازدیدهای دوستانه، به دوستان خود به شوخی بگوییم: «شما بالکن ندارید؟ پس شبها چکار می‌کنید؟» یا اینکه: «از هفته‌ی آینده،‌ هر جمعه پارک جلوی خانه‌ی ما!».


حالا با همه‌ی شلوغ‌کاری‌ها و حرف‌هایی که زده‌ایم، هفته‌ی بعد به دیدار مالک می‌رویم و او توضیح می‌دهد که به دلیل برخی مشکلات مالی، ترجیح می‌دهد مبلغ رهن کمتر و اجاره بیشتر باشد. اگر جلوی تمام دوست و آشنا خبر جابجایی را تا این حد قطعی اعلام نکرده بودیم،‌ به احتمال زیاد از اجاره این محل صرف‌نظر می‌کردیم. اما چه باید کرد که به همه گفته‌ایم و حتی دوستانمان را جمعه‌ی آینده برای پیک‌نیک در پارک، دعوت کرده‌ایم. بدیهی است که در چنین شرایطی، عملاً مجبوریم تا حد زیادی تابع نظر مالک باشیم و حتی به قیمت فشار مالی یا کوتاه آمدن، به هر شکل شده تلاش کنیم که قرارداد اجاره منعقد شود.


یک مذاکره‌کننده حرفه‌ای، تا قطعی نشدن چنین نتیجه‌ای، اصلاً در مورد آن با کسی حرف نمی‌زند. حتی اگر یکی دیگر از دوستان که مطلع است در این مورد حرف زد، بهتر است به شوخی بگوییم: «حالا ما‌ آنجا را دیدیم. اما صاحبخانه انگار ما را خیلی دوست نداشت! ما را با محبت نگاه نمی‌کرد!». از چنین حرف و موضع‌گیری ضرر نمی‌کنیم. اگر بعداً سر اجاره به توافق رسیدیم که عالی است و اگر نرسیدیم، چیز زیادی از دست نمی‌دهیم.


bullet-7-dark-greenبرای ارتباطات و مذاکره‌های خود «خط قرمز» داشته باشید خط قرمز، حداقل خواسته‌های ما یا حداکثر امتیازاتی است که حاضر هستیم به طرف مقابل بدهیم. کسانی که برای خرید به فروشگاه‌ها می‌روند به تدریج آموخته‌اند که مبلغ نهایی که خرید می‌کنند، در بسیاری از مواقع، بیشتر از بودجه‌ای است که در ابتدا در نظر گرفته بوده‌اند.


فرض کنید که تصمیم می‌گیرید یک کیف برای استفاده در محیط کار بخرید. با خودتان تصمیم می‌گیرید که حدوداً سیصد هزارتومان برای چنین کیفی هزینه کنید. در همان ابتدای ورود به فروشگاه، وقتی نخستین کیف را انتخاب می‌کنید احتمالاً همین حدود، قیمت دارد. از اینجا مذاکره فروش آغاز می‌شود. فروشنده توصیه می‌کند: انتخاب با شماست. اما اگر من بودم پنجاه هزار تومان دیگر هزینه می‌کردم و فلان کیف را می‌خریدم که ضربه‌گیر لپ‌تاپ هم دارد. ماجرا ادامه پیدا می‌کند. حالا که کیف شما ضربه‌گیر لپ‌تاپ هم دارد و مدت بیشتری از آن استفاده خواهید کرد، منطقی است از همان جنس و رنگ، یک کیف پول هم بگیرید. ماجرا ادامه پیدا می‌کند و واکس چرم و نهایتاً می‌بینید با دو برابر هزینه‌ اولیه از فروشگاه خارج شده‌اید. این اتفاق به شکل‌های مختلف در زندگی تکرار می‌شود.


حتی فرزندان این بازی را با پدر و مادر خود انجام می‌دهند. کافی است بخواهند به خانه یکی از دوستان خود مهمانی بروند. یا اینکه پدر و مادر را وادار کنند که برای آنها هدیه‌ تولد یا چیزی شبیه این بخرند. همه چیز از یک خواسته اولیه شروع می‌شود و پله پله افزایش پیدا می‌کند.


به همین دلیل به عنوان یکی از قوانین مهم مذاکره، می‌گویند که قبل از شروع، خطوط قرمز خود را بدانید. من برای خرید یک کیف سیصدهزار تومانی وارد فروشگاه میشوم و البته در ذهنم دارم که در صورت دیدن گزینه خوب، حاضرم تا چهارصدهزار تومان هم بدهم. اما یک ریال بیشتر از آن هزینه نخواهم کرد.


من تصمیم دارم برای موفقیت تحصیلی او یک جایزه بخرم. او احتمالاً هر روز در یک گفتگوی جدید، برای افزایش ارزش این جایزه تلاش می‌کند. اما من باید بدانم که در نهایت خط قرمزی وجود دارد.


بسیاری از نارضایتی‌های ما در گفتگوها و ارتباطات روزمره و مذاکره‌ها، مربوط به مواردی است که خط قرمزی تعریف نکرده‌ایم.


حالا با خود فکر کنید: اگر به دوست خودتان ده بار پیامک داده‌اید و او جواب شما را نداده است، آیا احساس می‌کنید که خط قرمزی وجود دارد و نباید بیش از این برای زنده کردن یک رابطه‌ی یک طرفه تلاش کرد؟ یا اینکه می‌گویید حالا که من ده بار این تلاش را کرده‌ام بهتر است چند بار دیگر هم تلاش کنم؟


 


اگر مذاکره نیازمند «متقاعدسازی» است، برای نتیجه‌گیری عجله نکنید متقاعدسازی، به معنای تغییر نظر دیگران و نزدیک کردن دیدگاه آنها به دیدگاه خودمان است. انسانها در مقابل تغییر نظر خود، مقاومت دارند. راجر داوسون یکی از نویسندگان کتابهای مذاکره، تعبیر ساده اما دقیقی دارد و می‌گوید: مقاومت مردم در برابر متقاعدسازی،‌ شبیه مقاومت هوا در برابر حرکت است. اگر آرام حرکت کنید آن را نمی‌بینید. اما اگر با شتاب حرکت کنید کاملاً می‌تواند مانع شما شود. اگر می‌خواهیم پدر خانواده را به جابجایی محل خانه قانع کنیم، اگر می خواهیم فرزند خود را به ثبت نام در یک کلاس آموزشی متقاعد کنیم، یا اگر در خانه زیاد تلویزیون دیده می‌شود و احساس می‌کنیم باید وقت بیشتری برای درس گذاشته شود، مسیر متقاعد کردن باید خیلی آرام طی شود. همین که امروز پدر خانواده سر میز شام گفت: «کم کم خودم هم دارم به این باور می‌رسم که این محله را دوست ندارم»، لازم نیست بلافاصله همه بگویند: «پس فردا صبح می‌رویم و دنبال خانه‌ی جدید می‌گردیم!». به احتمال زیاد پدر پاسخ خواهد داد: «حالا من یک چیزی گفتم! منظورم این نبود که شما صبح دور خیابانها راه بیفتید!». اما ممکن است طی چند بار گفتگو به تدریج فضا برای چنین پیشنهادی آماده‌ شود. شبیه همین ماجرا در برخورد با فرزندان هم هست. اگر فرزند ما پس از تماشای تلویزیون، گفت: «واقعاً این برنامه‌های تلویزیون اتلاف وقت است» همان موقع نمی‌توانیم بگوییم که: «بیا! خودت هم بالاخره فهمیدی! چند وقته میگم این رو خاموش کن بنشین سر درس؟! هان؟». احتمالاً فرزند شما نظرش را پس خواهد گرفت یا در پذیرش حرف شما مقاومت خواهد کرد. پس متقاعدسازی را شتابزده انجام ندهید. حتی یک گام کوچک عقب‌نشینی طرف مقابل، کافی است. به تدریج فضا برای صحبت‌های بیشتر ایجاد خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۴۶
مدرس مدیریت استاد مدیریت